بازخوانی یک مباحثه که در اسفند ماه سال 90 و در آستانه ی انتخابات مجلس، با آقا وحید جلیلی انجام شده بود، تاثیر بسیار جالبی در روحیه ام گذاشت.
این یک فایل صوتی ، بسیار خلاصه و مفید از یک بخش از این مباحثه است که توصیه میکنم اگر فرصت نکردید تمام مباحثه را بخوانید، این فایل صوتی را حتما دانلود کنید و بشنوید.
پادکست: بخشی از مصاحبه جلیلی درباره دوگانه های جعلی اصلح و صالح مقبول
و در ادامه بخشی از انتهای مبحث را که بی ربط به حال و هوای این روزهایمان نیست، قرار میدهم:
«شهید سعیدی نامهای به امام به عربی نوشته که جرأت نکردهاند ترجمهاش کنند. امام تازه رفته بود نجف. مینویسد:«السلام علیک یا امیرالمؤمنین.» بعد میگوید:«شهادت میدهم که تو جهاد کردی، شهادت میدهم که... شهادت میدهم همگان، همه تو را تنها گذاشتهاند و حتی یک تن را هم استثنا نمیکنم.» حالا جرئت داری این را ترجمه کنی؟ امام تنهاییهای نخبگانی و لبیک تودهها و جمهور مردم را به خودش دیده بود. دیده بود که طرف از پیشوای ورامین بلند شد و آمد و خودش را به کشتن داد. پارسال رفته بودم پیشوای ورامین، میگفتند بعضی از شهدای ما قبر دارند، بعضیها را اسمشان را میدانیم، جنازهشان را به ما تحویل دادند، اما حتی اسم بعضی از شهدای پیشوا را هم نمیدانیم. پرسیدم:«چهجوری؟» گفتند: «اینها کارگرهای فصلی بودند، از آذربایجان میآمدند آنجا کار میکردند. ما اسم طرف را هم نمیدانستیم، فقط دیدیم کشته شد و جنازهاش را هم بردند و بهکلی محو شد.» امام چه در 15 خرداد، چه در انقلاب اینها را دیده بود و برای همین میگویم جمهوریت برای امام موضوعیت داشت و میگفت باید یک حق قانونی برای حضور در صحنه برای این ملت تثبیت کنم که هیچ کسی نتواند بیاید زیرآبش را بزند. امام به ملت خوشبین بود و بیهوده در وصیتنامهاش نمیگوید که ملت ما از مردمان زمان پیامبر(ص) و علی(ع) بالاترند. تعارف که ندارد. به نظرم امروز باید این قضیه را جدی بگیریم که هر قدر به جمهوریت نظام احترام بیشتری بگذاریم و اهتمام بیشتری برای استفاده از ظرفیت هایش در راستای ارزش های دینی و ولایی داشته باشیم، ضرر نمیکنیم.»
یه اسشتباه عمده ی دیگمون دست کم گرفتن جنگ نرم بود