نیلوفر آبی

من بنده ی آن خیــــالم که حــــق، آنجا باشد / بیــــزارم از آن واقعیت، که حــــق آنجا نباشد. من، انقلابی ام!

نیلوفر آبی

من بنده ی آن خیــــالم که حــــق، آنجا باشد / بیــــزارم از آن واقعیت، که حــــق آنجا نباشد. من، انقلابی ام!

واژه شناسی "جنگ"

ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم.
ما درجنگ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم.

ما در جنگ، ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم و به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال می توان مبارزه کرد.

صحیفه امام خمینی (نور) ؛ جلد 21

نمی دانم ایا تا بحال این حالت برایتان پیش آمده که شنیدن این جملات از امام راحل، حسی چون احساس عقب نشینی به خودتان و یا به کسان دیگری که به عمق مفهوم جنگ در اسلام پی نبرده است، برخورده اید، یا خیر.

و یا شاید با دیدن این تصویر اینطور به ذهنتان برسد که آیا ما جنگ و خشونت طلبی رابه جهان صادر کردیم. و چرا امام عزیز، از این کلمات استفاده کرده اند.


 باید گفت که این اشکال به سخنان امام باز نمی گردد. بلکه این تناقض، ناشی از اشتباه ما در بکاربردن واژه های "جنگ" ویا "صلح" است .

زمانی که این کلمات را از عربی به فارسی آوردیم، ارائه ی مفهومشان به خوبی ادا نشد.

واژه ی "جنگ" مترادف با واژه پر مفهوم "حرب" نیست. زیرا کلمه حرب، مفهوم "نبرد در همه ی مواقعی که جنگیدن در آن تنها راه برای اسلام است" معنا می دهد. و در واقع جنگ با دشمنان خدا در وقتی که فقط جنگیدن کأرساز است.

اما کلمه "جنگ" که در فارسی بکار می بریم، به معنای "جنگ با هرکس و برای خاطر هر هدفی" است .حتی اهدافی چون جاه طلبی و کینه توزی.

و درست از همین جاست که مشکل پیش می آید.

جنگی که مدنظر امام خمینی(ره) هست، درواقع همان "حرب" هست. اما بدلیل آنکه از حدود 400 الی 500 سال قبل در واژگان ما از "حرب" به "جنگ" تعبیر شده، ایشان از این کلمه استفاده کرده اند.

در حقیقت، اینطور نیست که جنگ همیشه بد باشد، و صلح همیشه خوب. بلکه در مواردی جنگ از صلح بیشتر حائز اهمیت است. در همه ی مواقعی که تنها جنگیدن سبب دفاع از دین و بقاء انسان و انسانیت است، صلح دیگر معنایی ندارد. چنانکه در فرازی از  زیارت عاشورا یک آرزویی را اینگونه بیان می داریم:سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم. از خدا طلب میکند تا توفیق جنگ کردن با هرکه با امامش سرجنگ دارد ؛ و دوستی با هرآنکس که دوست ِ امام خویش است، را به او عطا کند.

و این جنگی که ما در 8 سال دفاع مقدس داشتیم از همین نوع جنگ است که در درجه ی بسیار بالاتری نسبت به صلح قرار دارد. و همانطور که در تاریخ هم ثبت شد، سبب بقاء اسلام و بشریت بود.

پس این ورژن "جنگ" از هر صلحی برای جهان مفیدتراست.

پس با شنیدن این جملات از امام راحل و مفاهیمی از این قبیل، سر خودتان را بالا بگیرید و فخر کنید به اینکه جنگی را به جهان صادر نموده اید که سبب بقاء دین و نوع انسان می شود.

پی نوشت:

پوستر، کاری بسیار زیبا از آقای سید محمدرضا میری


نظرات 1 + ارسال نظر
مهتاب 17 مهر 1392 ساعت 02:50 ب.ظ

یک سوال... آیا برای امام خمینی معصومیت قائل هستین مثل حضرت محمد ..برام جواب این سوال خیلی مهمه .. چون من هیچوقت این امکان رو نداشتم از کسی با اعتقاداتی مثل شما این سوال رو بپرسم...با احترام

یه جمله از شهید آوینی هست که میگه:
ما نمی گوییم که ولی فقیه، معصوم است. بلکه اعتقادمان این است که ولی فقیه آنقدر به معصوم نزدیک است که امام معصوم به او اجازه ی اشتباه کردن نمی دهد.
یک جمله هم از امام خمینی (ره) هست که میفرمایند:
ولی فقیه، مرتکب هیچ گناه کبیره ای نمی شود. زیرا در غیر اینصورت از درجه ی ولایت، ساقط می شود.
و بعد یک جمله هم از امام خامنه ای در تکمیل جمله ی امام خمینی هست که می فرمایند:
ولی فقیه، حتی اگر گناه صغیره هم مرتکب شود، از درجه ی ولایت ساقط می شود.
و ما از زندگی امام خامنه ای از زبان نزدیکان شون اینطور شنیدیم که ایشون بعد از اینکه به مقام ولی فقیه انتخاب شدند، حتی کارهای مباح رو هم ترک کردند.

اما خب اینجا سوال برا آدم پیش میاد که خداروشکر در مملکت شیعی ما، انسانهای بزرگ و وارسته کم نیستند. افرادی مثل مرحوم آیت الله بروجردی؛ مرحوم علامه طباطبایی؛مرحوم آیت الله بهجت؛ آیت اله جوادی آملی و... که مطمئنا اونها هم از درجه ی معنوی بسیار بالایی برخوردارند. و حتی از کودکی گناه نمی کردند.
پس چرا اونها ولی فقیه نیستند؟
آیا دارا بودن درجه ی بالای معنوی، برای داشتن مقام ولایت، کافیه؟
واقعیت اینه که کافی نیست. یک چیزی غیر از اینهم باید باشه تا کسی شایسته ی مقام ولایت بشه.
ما همیشه رهبری رو به عنوان یک شخص معنوی می شناختیم. و نه یک دانشمند سیاست ورز به تمام معنا.
یعنی این بخش از شخصیت وجودی ایشون رو بکل از یاد بردیم. یا بهش کمتر فکر می کنیم.
بینش سیاسی دو رهبر انقلاب اسلامی در حد بسیار بالایی بوده و هست. این چیزیه که حتی برجسته ترین دانشمندان سیاست ورز غربی هم به این موضوع اعتراف کردند که آیت الله خامنه ای همیشه پیروز میدان های نبرد نرم بوده.
من شاید قبلنا تنها روی حساب اینکه از کودکی در محیط خانواده اینطور رشد کردم که پیرو رهبری باشم، دوستدار ایشون بودم.
اما اخیرا که در خصوص "طرح ریزی استراتژیک" مطالعه می کنم و تحقیق می کنم، فهمیدم که با یک دانشمند و یک سیاستمدار بسیار قوی طرف هستم. و او امام خامنه ای ست.
به طوریکه در چندین مورد که حتی فکرش را هم نمی کردم، به آسانی و تنها با اتخاذ یک روش، چندین استراتژی بسیار خطرناک که بهترین استراتژیست های غربی اونو علیه جمهوری اسلامی ایران تدوین کرده بودند رو خنثی کردند.

یک جمله از امام علی علیه السلام هست که می فرمایند:
"ذلیل شد آنکس که با دشمنش در خانه ی خود جنگید."

معنا و مفهوم این بیان امیرالمومنین اینه که همیشه سعی کنید توطئه ها و نقشه های دشمن رو قبل از اینکه دشمن بتونه اونارو اجرایی کنه، خنثی کنید.

و یکی از ویژگی های امام خامنه ای هم در واقع همین هست.

مثلا سال 86 ایشون در عید نوروز، اسم اون سال رو سال "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" قرار دادند.
من هیچوقت فکر نمی کردم که این تصمیم چقدر دارای اهمیت بوده و چقدر روش فکر شده بوده. تا جایی که اخیرا فهمیدم چندین ماه قبل از اون عید، دشمن تدارک یک استراتژی با همین مفهوم در ایران رو دیده بود که ایرانی هارو نسبت به 1- مسلمان بودن و 2- ایرانی بودن به پشیمونی برسونند. و کاری کنند که ایرانی ها از مسلمان و ایرانی بودن خود خجالت بکشند. ساختن فیلم 300 هم در دنباله ی همین استراتژی بود.
و مورد سوم اینکه، کاری کنند تا ایرانی ها از همدیگر بدشان بیاید و باهمدیگر دشمن شوند.یعنی بین شون تفرقه بیندازند.
این استراتژی بسیار خطرناک که تجربه ی تاریخ ایران نشون داده که متاسفانه می تونه موفق باشه، توسط همین ایده ی نامگذاری اسم سال به عنوان "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" خنثی شد.
یعنی قبل از اینکه استراتژیست های آمریکایی بخواهند برنامه ی خودشونو علنی کنند، امام خامنه ای دست شونو خونده بودند و پیش دستی کردند.
این نامگذاری در واقع یک پالس فرستاد به کاخ سفید. و اون اینکه ما متوجه هستیم که شما چه نقشه ای در راه دارید.و همین مساله باعث خنثی سازی اون استراتژی شد.

و مواردی دیگه از این دست که خیلی زیادند و من وقتی مطالعه شون می کنم واقعا حیرت زده می شم که یک شخص به تنهایی، در برابر یک جهان کفر ایستاده.
چقدر بینش سیاسی ایشون قوی و محکمه. واقعا انسان در عجب می مونه.
مساله ی دوم پیش بینی های ایشون هست. اصلا من به خاطر ندارم رهبری عزیز پیش بینی ای رو علنی عنوان کرده باشند و اون اتفاقی که پیش بینی کرده بودنش، در آینده اتفاق نیفتاده باشه.
که اینهم باز اوج نگاه تیزبینانه ی یک انسان بسیار باهوش رو نشون می ده.
کشوری مثل آمریکا رو رئیس جمهور آمریکا نمیچرخونه. بلکه استراتژیست های آمریکا اونو می چرخونند. و این استراتژیست ها، چندین هزار نفر هستند. که عمده شون هم یهودی و وابسته به صهیونیست ها هستند.
یعنی در واقع استراتژیست ها، تاثیر گذار ترین انسانها در دنیا هستند.
و این درحالیه که یک تعدادشون که اندکی منصف بودند، علنا بیان می کنند که رهبری جمهوری اسلامی یک تنه پیروز میدان همه ی نبردهای نرم هست.

البته، ما معتقدیم که اینها همه از جانب خداست.و این خدای متعال هست که اراده کرده حمایت کنه از تمام کسانی که اراده کنند برای خاطر خدا ایستادگی کنند.
« الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون»
و این مسائل در درجه ی اول همه از جانب خداست. اما خدا کارش رو با اسباب و وسائل انجام میده.
که این اسباب و وسائل، امام معصوم است.
من باورم نمیشه که تنها مملکت مسلمان شیعه در دنیا، که داعیه ی زمینه سازی برای حکومت جهانی مهدی موعود(عج) داره و پرچمدار شیعه و قرآن در دنیاست، امام معصوم هیچ نقشی در راهبری اون نداشته باشه. و بطبع، هیچ نقشی در حمایت از ولی فقیه نداشته باشه. چون امام معصوم در قبال هدایت تک تک ماها مسئولیت داره؛ چه رسد به هدایت رهبر ما!

اما، مشکلات ما خیلی زیاده. و متاسفانه این مشکلات که اتفاقا همشون از همین جایی شروع میشه که ما از اسلام فقط به اسم مسلمان بودن اون اکتفا کردیم و مسلمان حقیقی نبودیم.
کشور ما مشکلات زیاد داره. خدا شاهده که من خودم، اینقدر بعضی وقتا بغض می کنم از بعضی مسئولین و کارهایی که میتونند انجام بدهند اما کوتاهی می کنند، که تا ساعتها گریه می کنم.
ماخودمون از بزرگترین منتقدان کشورمون هستیم. چون ایمان داریم ظرفیت پیشرفهای بیشتر از اینو داریم، اما بعضی جاها کوتاهی می کنیم.بخصوص در رفع فقر و فساد و تبعیض.
و علی الخصوص فساد.
اشتباه جا انداختند که بزرگترین مشکل جامعه ی ما "حجاب نداشتن چند زن و چند جوان" هست.
والا بخدا، ما بچه حزب اللهی ها نوکر تمام مردم هستیم. از بی حجابش گرفته تا با حجابش!
و حق نداریم اینقدر روی این مساله ی حجاب تکیه کنیم که از مسائل اصلی جا بمونیم.
اما متاسفانه اینطور شدیم.
بزرگترین مشکل جامعه ی ما، فساد هست. رانت خواری و رشوه خواری؛ عدم توزیع مناسب ثروت ؛ مدیریت اقتصادی ربوی(آلوده به ربا) دولت ؛ و عدم وجود تقوا و طهارت باطنی مسئولین هست.
و ما مردم و مسئولین متاسفانه، در این زمنیه رهبر رو تنها گذاشتیم. و حقیقتا یک فرد به تنهایی نمی تونه با همه ی اینها مقابله کنه.
چنانکه امام علی علیه السلام نتونست.
امام حسن مجتبی علیه السلام نتونست.
نه اینکه خدای نکرده و نعوذ بالله امامان ما ناتوان باشند. نه!
بلکه « ان الله لا یغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»
تا وقتی یک قوم به این نتیجه نرسد که باید تغییر کنند، خداوند تغییرشان نمی دهد.
امامان ما مقصر نبودند که نتونستند حکومت اسلامی به تمام معنا تشکیل بدهند. بلکه این مردم و قوم آنها بودند که باهاشون همکاری نکردند و بهشون یاری نرسوندند.
و این مساله رو الان هم ما داریم. و متاسفانه همش به اسم رهبر تموم میشه.
در حالیکه تاریخ اسلام به ما یاد میده که اینجور وقتا دیگه کوتاهی از ما مردم و مسئولین رده ی پایینتر هست.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد