نیلوفر آبی

من بنده ی آن خیــــالم که حــــق، آنجا باشد / بیــــزارم از آن واقعیت، که حــــق آنجا نباشد. من، انقلابی ام!

نیلوفر آبی

من بنده ی آن خیــــالم که حــــق، آنجا باشد / بیــــزارم از آن واقعیت، که حــــق آنجا نباشد. من، انقلابی ام!

جشن ما پس از توافق !

توافق هسته ای، آغاز سرور ماست. این توافق جشن هم دارد. باور کنید دارد!

هفته هاست مشتری خانه ی کوچک ماست. قدم پیش نمیذاشت. میگفت: منتظرم توافق هسته ای حاصل بشه تا قیمت ها پایین بیاد.

پول لازم بودیم . حاضر شدیم تا 20 درصد زیر قیمت به او بفروشیم، اما فایده نداشت. قدم پیش نذاشت.

توافق حاصل شد ، او هنوز هم منتظر است. که قیمت ها پایین بیاید بلکه پول کمتری به ما بدهد.

خدا لعنت کند آنانی که امید واهی به مردم میدادند...

و خدا لعنت کند طمع و حرص بیجا را.

بدجنس نیستم. اما با خود گفتم، این توافق هسته ای، قطعا بزرگترین فاجعه برای لیبرال های وطنی خواهد بود.

به هر اندازه که لیبرال باشی،  پیوندی ناگسستنی با آمریکا و غرب داری. چه بخواهی چه نخواهی. چه باورکنی یا نکنی.

و اگر برسد روزی که یقین کنند مردم، دیگ آمریکا و غرب از اول هم برای ما نمی جوشید...

و می رسد..

مثل روز روشن است که توافق هسته ای ولو با لغو تمامی 28 تحریم از همین امروز، تنها برای 3 الی 4 درصد از مشکلات اقتصادی ایران مرهم است و لاغیر!

تشت بی آبرویی لیبرالیست های داخلی از بام افتاده است و دیرزمانی نمی رسد که جور و پلاس دانسته های پوسیده و مـُـرده و  ور افتاده ی لیبرالیسم جمع می شود از این مملکت، می رود پی کارش!

امروز، روز جشن ماست.