نیلوفر آبی

من بنده ی آن خیــــالم که حــــق، آنجا باشد / بیــــزارم از آن واقعیت، که حــــق آنجا نباشد. من، انقلابی ام!

نیلوفر آبی

من بنده ی آن خیــــالم که حــــق، آنجا باشد / بیــــزارم از آن واقعیت، که حــــق آنجا نباشد. من، انقلابی ام!

چرا هولوکاست ایرانی را توهم می گویند؟!!

شب گذشته در برنامه ی بسیار خوب راز، موضوعی مطرح شد که دامنه ی بسیار وسیعی دارد. و بر همین اساس هم مسائلی مطرح شد که همگی در ذیل همین مبحث قرار دارند. اما اگر به همه ی آنها بخواهم اشاره کنم، باید چندین پست برایش کار کنم. و به همین دلیل در این پست تنها به یک بخش بسیار دردآور آن اشاره می کنم.

واقعه ی هولوکاست ایرانی!

وقتی در سرچ گوگل در این خصوص جستجو کردم، بیشتر از آنکه به اصل این مطلب پرداخته شده باشد، در رد این ادعا کار شده بود. اما نکته ی جالب این مطالب در اینجاست که همگی تنها برای خاطر آنکه در خصوص "هولوکاست ایرانی" و یا کشته شدن میلیونها ایرانی در فواصل سالهای 1917 و 1919 مدارک کافی موجود نیست، اصل ماجرا را منکر شده و این واقعه را یک توهم می دانند.

در صورتیکه هیچگونه اشاره ای نشده که اگر این واقعه تنها در حد یک توهم است و واقعیت ندارد، پس چرا دولت بریتانیای کبیر اجازه ی انتشار اسنادش را نمی دهد؟

پیداست که این دوستان بدلیل نبودن اسناد کافی در این خصوص، نمی توانند آنرا به لحاظ تاریخی بپذیرند. اما آیا صحیح است که به جای پی گیری اسنادی که از انتشارشان ممانعت می شود، آنرا یک "توهم"  نامیده و بی تفاوت از کنارش عبور کنند؟

با توجه به سابقه ی تاریخی دولت بریتانیا، خود به شخصه نمی توانم تنها با پذیرفتن آنکه اسناد کافی موجود نیست، از این مساله عبور کنم و آن را دور از واقعیت بدانم.

برای من سوال است که چرا تا بحال این مساله به درستی پی گیری نشده؟ 

اصلا با فرض اینکه بپذیریم که این ادعایی بیش نیست، پس چرا برای اثبات این ادعا پس از گذشت بیش از 90 سال از این واقعه هیچگاه از بریتانیا برای توضیح آنکه در این سالها چه بر سر مردم آمده است، مطالبه نشده است؟

بر همین اساس در برنامه ی راز در شب گذشته پیشنهادی داده شد که یک نهضتی برای پیگیری این مساله از دولت بریتانیا به راه بیفتد تا با مطالبه ی دقیق حوادث سالهای مذکور در ایران واقعیت روشن شود.

اگر همانگونه که عده ای در ایران بیان واقعه ی هلوکاست ایرانی را تنها یک "توهم" (!) می دانند، و دولت بریتانیا را در این حوادث بی تاثیر و یا کم تاثیر می دانند ،و یا آنکه تعداد کشته شدگان به این میزان ذکر شده نبوده است، پس دلیلی ندارد که اسناد آن توسط دولت بریتانیا پوشیده بماند!

من از همه تقاضا می کنم که بیاییم و یک درصدی راهم برای صحیح بودن و حقیقت داشتن این ادعا( کشته شدن 9 میلیون ایرانی) بگذاریم. و با ایجاد یک نهضت مردمی مطالبه برای این حادثه از دولت انگلستان، پی گیری های لازم به انجام برسد تا حداقل اصل موضوع روشن شود.

اگر حقیقتا 9 میلیون هموطن ما طی این سالها  با مسئولیت انگلستان از بین رفته اند، آیا درست است که بی تفاوت از کنار آن عبور کنیم؟

در این صورت وظیفه ی تک تک ماست که به صورت جدی پی گیری کنیم. دولت بریتانیا باید پاسخگوی این جنایات هولناک در ایران باشد. و  حداقل آنکه از ذهن مردم ایران نرود که انگلستان، یعنی چه!

پی نوشت:

"...طی سال های 1917 تا 1919 ایران با وجود اعلام بی طرفی در جنگ جهانی اول، بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت کشور قربانی مطامع کشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند. اسناد این قتل عام قریب به 10 میلیون نفری همچنان در ردیف اسناد طبقه بندی شده و سری انگلستان قرار دارد و این کشور هنوز هم از انتشار آن ها ممانعت می کند...."

بخشی از کتاب "قحطی بزرگ" نوشته دکتر محمد قلی مجد